کاش کسی صدایم را میشنید این سکوت گلویم را سخت فشرده است نجواهای شبانه ام ترنم بی قراری ست دیگر واژه ها نیز بوی بی وفایی میدهند... لای دفتر احساس را که باز میکنم بوی غم میدهد بوی حسرت............ بر پوسته ی نازک تنهایی ام رد اشک را میتوان یافت بغض گلویم را سخت فشرده است انگار کسی در پی مرگ من لحظه شماری میکند ثانیه ها دقیق میگذرند برای شمارش معکوس انفجار دلی دردمند و عمیق میشکنند مرا در خویشتن و من هنوز در گیر و دار این زمین زخمی آدمیانم........ باز پناه میبرم به آغوش تنهایی*
نظرات شما عزیزان:
(کاش کسی بود)
در کمال..................