eshghe payan napazir...

وعشق و عشق و عشق ...

درباره من
آخخخخ..... چی میشه گفت جز *عشق وعشق وعشق .......*
منوی اصلی
تازه ترین مطالب
آرشیو موضوعی
آرشیو ماهانه
نویسندگان
لینکدونی
پیوندها
قالب های کافه اسکین
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

با تبادل لینک موافقی؟؟؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان eshghe payan napazir... و آدرس eshghe-payan-napazir.LoxBlo g.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





طراح قالب
امکانات
 RSS 

POWERED BY
LoxBlog.COM

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 90
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 93
بازدید ماه : 226
بازدید کل : 19771
تعداد مطالب : 137
تعداد نظرات : 56
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 90
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 93
بازدید ماه : 226
بازدید کل : 19771
تعداد مطالب : 137
تعداد نظرات : 56
تعداد آنلاین : 1

همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، همیشه

دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد
همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، همیشه

چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد
همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،

همیشه احساسی بود که مرا درک میکرد
حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست

که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند
همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند

بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس

و حال من مثل گذشته نیست
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم

طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست
شاید اگر مثل همیشه فکر کنم ،

هیچگاه نخواهم توانست فراموشت کنم
همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده

میشد ، همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد
آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی

نبود ، بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!
آری عشق های این زمانه همین است ،

زود می آید و زود میگذرد
تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو

،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم
همیشه کسی بود که به درد دلهایم گوش میکرد ، همیشه

کسی بود که اشکهایم را از گونه هایم پاک میکرد ،

اینک من مانده ام و تنهایی ، ای یار بی وفای من کجایی ؟
یادی از من نمیکنی ، بی وفاتر از بی وفایی ، بی احساستر از تنهایی
دیگر نمیخواهم همیشه مثل گذشته باشم ، میخواهم آزاد

باشم ، میخواهم دائما پیش خودم بگویم که تا

به حال کسی مثل تو را در قلبم نداشتم!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در  جمعه 6 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:49  توسط farzaneh